
عـیـد نـوروز شد و اول فروردین است بـا چـراغـانـی دل عـالـم جـان آذیـن اســت
آمــده فــصـل بـهار و چـه صـفـا آورده که به هرجانگری زینت آن هفت سین است
شنبه گردش که رسد دل ره صحرا گیرد آری آن شـنبه کـه در اول فـروردیـن اسـت
سیزده ی عید زکاشانه همه کوچ کنند هرکسی رانگری رسم ومرامش این است
چون رسد چـهاردهم درپی کارند همه هـرکه بی کار بـود روز دگـر غـمگین است
گر که خواهی شنوی نغمه بلبل درباغ روبه باغی که گل یاسمن ونسرین است
هرکسی شعر(مصاحب) شنود شاد شود شـادمـانـی بـراو رسـم وره دیـریـن است
تقديم به آستان مقدس
سلطان سید علی ابن سید ابراهیم ابن موسی ابن جعفر (ع) نایین
این بارگاه کیست که اینجامنوراست سیدعلی سلاله ی موسی ابن جعفراست
جدش محمد عربی ختم انبیاست نائـین مـا زعـطر وجودش معطر است
***********
به اين دولت سرا بنگر رواقي بس مصفا بين اگـر تو حاجتی داري بپای مرقدش بنشين
بـسان شمع در اینجا بسی پروانه ها دارد اگـر بـاورنداری تـو بیا بـا دیده ی دل بین
بود سيدعلي نامش كه سلطان دل ما شد وجود او صفا بخشد هم اينك در دل نائين
گـذرنامه به هر جایی دراینجا می شود امضا ازين خرمن براي خود بيا وخوشه اي برچين
به هنگام سفر رفتن همه جمعند در اين جا زسـياره چـه زواري دراين جا آمده پایین
طلب كن هرچه ميخواهي دراين دولت سرا ايدل كه داده حاجت هركس ورا باشدچنين آئين
مـصاحب بـوسه بردارد ز خاك پاي زوارش به بستانش بود بلبل برش ريزد گل نسرین
مهر 91